بر سان دود ؛ مانند دود. سخت تند و تیز. با چالاکی :
چو پیران چنان دید کینه فزود
درآمد بر گیو بر سان دود.
فردوسی.
به میدان بشد گیو بر سان دود
به نیزه ز سر خود پیران ربود.
فردوسی.
به خایه نمک برپراکند زود
... [مشاهده متن کامل]
به حقه درافگند بر سان دود.
فردوسی.
چو بشنید سهراب برجست زود
بیامد بر ژنده برسان دود.
فردوسی.
رجوع به ترکیب ( به کردار دود ) و ( مانند دود ) شود.
چو پیران چنان دید کینه فزود
درآمد بر گیو بر سان دود.
فردوسی.
به میدان بشد گیو بر سان دود
به نیزه ز سر خود پیران ربود.
فردوسی.
به خایه نمک برپراکند زود
... [مشاهده متن کامل]
به حقه درافگند بر سان دود.
فردوسی.
چو بشنید سهراب برجست زود
بیامد بر ژنده برسان دود.
فردوسی.
رجوع به ترکیب ( به کردار دود ) و ( مانند دود ) شود.