بر زبان نهادن. [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) بر زبان راندن. بر زبان جاری ساختن. گفتن. ( آنندراج ) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نهادجز دل دگر که گوش تواند بر آن نهاد.ثنایی ( آنندراج ).