بر ریختن

لغت نامه دهخدا

برریختن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ریختن :
بر برگ سپید یاسمین تر
برریخت قرابه می حمری.
منوچهری.
و رجوع به ریختن شود.

فرهنگ فارسی

ریختن .

واژه نامه بختیاریکا

وَریدِن

پیشنهاد کاربران

بپرس