بر راه. [ ب َ ] ( حرف اضافه + اسم )( از: بر + راه ) براه. در راه. در طریق : از شیر و گوزن و گرگ و روباه لشکرگاهی کشیده بر راه.نظامی ( لیلی و مجنون ص 167 ).- بر راه کسی رفتن ؛ اقتباس. ( تاج المصادر بیهقی ).- || پیروی از کسی کردن. روش و راه کسی را دنبال کردن.