بر دار زدن

پیشنهاد کاربران

بر دار زدن ؛ بر دار کردن. بر دار کشیدن. حلق آویز کردن. بدار آوردن. بدار بستن. ( آنندراج ) . رسم ولایت چنان است که چوبی خم نصب کنند و آدمی را رسن بحلق بسته بردار میکنند و بطوری که در هندوستان میکشند مرسوم نیست. ( آنندراج ) :
...
[مشاهده متن کامل]

اینکه وحشی را زدی بردارکم لطفی نبود
اولش بردار منت دار می بایست کرد.
وحشی ( آنندراج ) .
بدین رغبت که من جان برسر کار تو می بازم
هوسناکان عشقت را همه بردار خواهم زد.
شانی تکلو ( آنندراج ) .