بر خاک انداختن. [ ب َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) به خاک افکندن. خوار و بی اعتبار کردن. ( آنندراج ) : می خورده و مستانه خرامید بصحرابر خاک بینداخته تکلیف هوا را.سنجر کاشی.