( بَر (خو) بیدِن ) اندازه ( خود ) بودن؛ زرنگ بودن. مثلاً ساتیار بهر خُس هد. اوسو که مرده هم بوم هی بهر تو هدم. یعنی ساتیار میتونه گلیم خودشو از آب بیرون بکشه. اونوقتی که خیلی ضعیف هم باشم میتونم از پس تو بر بیام