بر بستگان

لغت نامه دهخدا

بربستگان. [ ب َ ب َ ] ( اِ ) ج ِ بربست. قاعده ها و قانون ها. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قواعد و قوانین ورسوم و روش ها. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بربست شود.

فرهنگ فارسی

بربست قاعده ها و قانون ها .

پیشنهاد کاربران

بپرس