( برآموده ) برآموده. [ ب َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) فراوان وبر روی هم انبوه شده. ( شرفنامه وحید ) : برآموده ای دید از اندیشه دورزسرهای سنجاب و لفج سمور.نظامی.|| آراسته و متحلی. رجوع به آموده شود.
سرشار ازانبوهپر ازسرآغوشی برآموده به گوهربه رسم چینیان افکنده بر سر✏ نظامیگیاهان نو رسته از قطره پرچو بر شاخ مینا برآموده در✏ �نظامی�+ عکس و لینک