بر افزولیدن

لغت نامه دهخدا

برافزولیدن. [ ب َ اَ دَ ] ( مص مرکب ) تحریک کردن. تحریض کردن. وادار کردن. برافژولیدن : احثه علیه ؛ برافزولید او را بر آن. ( منتهی الارب ). رجوع به افژولیدن و برافژولیدن شود.

فرهنگ فارسی

تحریک کردن وادار کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس