بذور
/bozur/
لغت نامه دهخدا
بذور. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بَذْر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از معجم متن اللغة ) . ( از تاج العروس ). رجوع به بذر شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع بذر .
بذر .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید