[ویکی فقه] بذله گویی و مزاح یکی از موارد حسن رفتار است. آنچه از مجموعه روایات ائمه معصومین (علیهم السّلام) استفاده می شود این است که مزاح و شوخی تا حدّی مطلوب است، زیرا پیشوایان دینی ما به طور مطلق از مزاح نهی نکرده اند بلکه شوخ طبعی را به طور نسبی و در شرایط خاص ستوده اند.
بذله گویی و مزاح یکی از موارد حسن رفتار است ولی باید توجه داشت که از جمله آفات زبان که مانند دیگر آفات آن آثار سوء و عواقب خطرناکی را به دنبال دارد مزاح و شوخی است. به همین جهت، در آداب دینی برای مزاح و شوخ طبعی حدّ و مرزی مشخص شده است که اگر از آن حد تجاوز کنند آثار نامطلوبی به بار خواهد آورد.بنابراین، انسان باید مالک زبان خود باشد و هنگام مزاح و شوخی بعد مثبت و منفی آن را در نظر بگیرد و حتی الامکان از بذله گویی بپرهیزد، که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. زیرا اگر کسی زندگی خود را با شوخی و بذله گویی سپری کند و در مزاح کردن به حدّ افراط کشیده شود به تدریج در اثر عادت به مزاح در برخورد با مسائل جدّی نیز جدّی نخواهد بود و کسی که در زندگی و در برابر وظایف خود احساس مسئولیت نکند نمی تواند به حال خود و اجتماع مفید باشد. بدیهی است کسی که روح شوخی و مزاح بر او غلبه کند حسّ واقع بینی را از دست می دهد و آن گونه که باید حقایق را درک نمی کند و دیگران نیز مطالب او را جدّی تلقّی نمی کنند.آنچه از مجموعه روایات ائمه معصومین (علیهم السّلام) استفاده می شود این است که مزاح و شوخی تا حدّی مطلوب است، زیرا پیشوایان دینی ما به طور مطلق از مزاح نهی نکرده اند بلکه شوخ طبعی را به طور نسبی و در شرایط خاص ستوده اند و حتّی خود آن بزرگواران گاهی مزاح می کردند، چنانکه رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) فرمود: «انّی لامزح و لا اقول الا حقّا؛ من مزاح می کنم ولی سخنی جز حق نمی گویم.»شخصی به نام معمّر بن خلاد می گوید: «سالت ابا الحسن (علیه السّلام) فقلت: جعلت فداک الرّجل یکون مع القوم فیجری بینهم کلام یمزحون و یضحکون فقال: لا باس ما لم یکن، فظننت انّه عنی الفحش، ثمّ قال: انّ رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) کان یاتیه الاعرابیّ فیاتی الیه الهدیّه ثمّ یقول مکانه: اعطنا ثمن هدیّتنا فیضحک رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) و کان اذا اغتمّ یقول: ما فعل الاعرابی لیته اتانا؛ از امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیهما السّلام) پرسیدم: قربانت شوم، اگر کسی در میان جمعیتی باشد که هنگام سخن گفتن با یکدیگر شوخی می کنند و می خندند وظیفه او چیست؟ فرمود: باکی نیست تا زمانی که نباشد. و من گمان دارم که مقصود حضرت فحش بود. یعنی در صورتی که مزاح و شوخی توام با فحش و ناسزاگویی نباشد اشکالی ندارد. سپس فرمود: رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) این گونه بود که مرد اعرابی خدمت آن حضرت می رسید و برای ایشان هدیه ای می آورد و همانجا می گفت بهای هدیه ام را بپردازید و رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) می خندید. و هر گاه اندوهگین می شد می فرمود: آن مرد چادر نشین چه شد؟ ای کاش نزد ما می آمد.شخص دیگری می گوید که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «ما من مؤمن الا و فیه دعابه، قلت و ما الدّعابه؟ قال المزاح؛ هیچ مؤمنی نیست جز اینکه در او دعابه هست. عرض کردم: دعابه چیست؟ فرمود: مزاح.» امام باقر (علیه السّلام) فرمود: «انّ اللّه عزّ و جلّ یحبّ المداعب فی الجماعه بلا رفث؛ خداوند انسان شوخ طبع را دوست دارد به شرط آنکه از گناه و ناسزاگویی بپرهیزد.»
بذله گویی در احادیث
رسول گرامی اسلام (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) ائمه معصومین (علیهم السّلام) نیز مزاح می کردند. نمونه اش از رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) گذشت. و مردم را نیز به آن ترغیب می نمودند، چنانکه امام صادق (علیه السّلام) به شخصی فرمود: «آیا با یکدیگر مزاح می کنید؟ آن مرد گفت: کم مزاح می کنیم. امام (علیه السّلام) فرمود: این طور نباشید زیرا شوخی نشانه خوش خلقی است و به وسیله شوخی برادر دینی خود را خوشحال می کنی. سپس فرمود: رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) برای اینکه کسی را خوشحال کند با او مزاح می کرد.» و حضرت علی (علیه السّلام) فرمود: «کان رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم): لیسرّ الرّجل من اصحابه اذا راه مغموما بالمداعبه؛ رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) هرگاه یکی از اصحاب خود را اندوهگین می دید او را با شوخی و مزاح خوشحال می کرد.» و در حدیث دیگر از امام صادق (علیه السّلام) آمده است: «کان رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم): «یداعب و لا یقول الا حقّا؛ پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) مزاح می کرد ولی جز حق سخنی نمی گفت.» و نیز کسی از ابن عباس پرسید: «أکان النّبی (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) یمزح؟ فقال کان النّبی (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) یمزح؛ آیا رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) مزاح می کرد؟ گفت: آری.» پس پیشوایان دینی ما نیز مزاح می کردند ولی تا حدی که به افراط نرسد. این ها احادیثی بود که تا حدّی نسبت به مزاح و شوخی نظر مثبت داشت.
جنبه های منفی مزاح
از روایاتی که گذشت تا حدّی جنبه مثبت مزاح روشن شد، حال به احادیثی می پردازیم که جنبه منفی مزاح را بیان می کند.
← نابودی شخصیت و آبرو
...
بذله گویی و مزاح یکی از موارد حسن رفتار است ولی باید توجه داشت که از جمله آفات زبان که مانند دیگر آفات آن آثار سوء و عواقب خطرناکی را به دنبال دارد مزاح و شوخی است. به همین جهت، در آداب دینی برای مزاح و شوخ طبعی حدّ و مرزی مشخص شده است که اگر از آن حد تجاوز کنند آثار نامطلوبی به بار خواهد آورد.بنابراین، انسان باید مالک زبان خود باشد و هنگام مزاح و شوخی بعد مثبت و منفی آن را در نظر بگیرد و حتی الامکان از بذله گویی بپرهیزد، که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. زیرا اگر کسی زندگی خود را با شوخی و بذله گویی سپری کند و در مزاح کردن به حدّ افراط کشیده شود به تدریج در اثر عادت به مزاح در برخورد با مسائل جدّی نیز جدّی نخواهد بود و کسی که در زندگی و در برابر وظایف خود احساس مسئولیت نکند نمی تواند به حال خود و اجتماع مفید باشد. بدیهی است کسی که روح شوخی و مزاح بر او غلبه کند حسّ واقع بینی را از دست می دهد و آن گونه که باید حقایق را درک نمی کند و دیگران نیز مطالب او را جدّی تلقّی نمی کنند.آنچه از مجموعه روایات ائمه معصومین (علیهم السّلام) استفاده می شود این است که مزاح و شوخی تا حدّی مطلوب است، زیرا پیشوایان دینی ما به طور مطلق از مزاح نهی نکرده اند بلکه شوخ طبعی را به طور نسبی و در شرایط خاص ستوده اند و حتّی خود آن بزرگواران گاهی مزاح می کردند، چنانکه رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) فرمود: «انّی لامزح و لا اقول الا حقّا؛ من مزاح می کنم ولی سخنی جز حق نمی گویم.»شخصی به نام معمّر بن خلاد می گوید: «سالت ابا الحسن (علیه السّلام) فقلت: جعلت فداک الرّجل یکون مع القوم فیجری بینهم کلام یمزحون و یضحکون فقال: لا باس ما لم یکن، فظننت انّه عنی الفحش، ثمّ قال: انّ رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) کان یاتیه الاعرابیّ فیاتی الیه الهدیّه ثمّ یقول مکانه: اعطنا ثمن هدیّتنا فیضحک رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) و کان اذا اغتمّ یقول: ما فعل الاعرابی لیته اتانا؛ از امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیهما السّلام) پرسیدم: قربانت شوم، اگر کسی در میان جمعیتی باشد که هنگام سخن گفتن با یکدیگر شوخی می کنند و می خندند وظیفه او چیست؟ فرمود: باکی نیست تا زمانی که نباشد. و من گمان دارم که مقصود حضرت فحش بود. یعنی در صورتی که مزاح و شوخی توام با فحش و ناسزاگویی نباشد اشکالی ندارد. سپس فرمود: رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) این گونه بود که مرد اعرابی خدمت آن حضرت می رسید و برای ایشان هدیه ای می آورد و همانجا می گفت بهای هدیه ام را بپردازید و رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) می خندید. و هر گاه اندوهگین می شد می فرمود: آن مرد چادر نشین چه شد؟ ای کاش نزد ما می آمد.شخص دیگری می گوید که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «ما من مؤمن الا و فیه دعابه، قلت و ما الدّعابه؟ قال المزاح؛ هیچ مؤمنی نیست جز اینکه در او دعابه هست. عرض کردم: دعابه چیست؟ فرمود: مزاح.» امام باقر (علیه السّلام) فرمود: «انّ اللّه عزّ و جلّ یحبّ المداعب فی الجماعه بلا رفث؛ خداوند انسان شوخ طبع را دوست دارد به شرط آنکه از گناه و ناسزاگویی بپرهیزد.»
بذله گویی در احادیث
رسول گرامی اسلام (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) ائمه معصومین (علیهم السّلام) نیز مزاح می کردند. نمونه اش از رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) گذشت. و مردم را نیز به آن ترغیب می نمودند، چنانکه امام صادق (علیه السّلام) به شخصی فرمود: «آیا با یکدیگر مزاح می کنید؟ آن مرد گفت: کم مزاح می کنیم. امام (علیه السّلام) فرمود: این طور نباشید زیرا شوخی نشانه خوش خلقی است و به وسیله شوخی برادر دینی خود را خوشحال می کنی. سپس فرمود: رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) برای اینکه کسی را خوشحال کند با او مزاح می کرد.» و حضرت علی (علیه السّلام) فرمود: «کان رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم): لیسرّ الرّجل من اصحابه اذا راه مغموما بالمداعبه؛ رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) هرگاه یکی از اصحاب خود را اندوهگین می دید او را با شوخی و مزاح خوشحال می کرد.» و در حدیث دیگر از امام صادق (علیه السّلام) آمده است: «کان رسول اللّه (صلّی اللّه علیه وآله وسلم): «یداعب و لا یقول الا حقّا؛ پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) مزاح می کرد ولی جز حق سخنی نمی گفت.» و نیز کسی از ابن عباس پرسید: «أکان النّبی (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) یمزح؟ فقال کان النّبی (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) یمزح؛ آیا رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله وسلم) مزاح می کرد؟ گفت: آری.» پس پیشوایان دینی ما نیز مزاح می کردند ولی تا حدی که به افراط نرسد. این ها احادیثی بود که تا حدّی نسبت به مزاح و شوخی نظر مثبت داشت.
جنبه های منفی مزاح
از روایاتی که گذشت تا حدّی جنبه مثبت مزاح روشن شد، حال به احادیثی می پردازیم که جنبه منفی مزاح را بیان می کند.
← نابودی شخصیت و آبرو
...
wikifeqh: بذله_گویی
[ویکی اهل البیت] بذله گویی و مزاح یکی از موارد حسن رفتار است ولی باید توجه داشت که از جمله آفات زبان که مانند دیگر آفات آن آثار سوء و عواقب خطرناکی را به دنبال دارد مزاح و شوخی است. به همین جهت در آداب دینی برای مزاح و شوخ طبعی حدّ و مرزی مشخص شده است که اگر از آن حد تجاوز کنند آثار نامطلوبی به بار خواهد آورد.
بنابراین، انسان باید مالک زبان خود باشد و هنگام مزاح و شوخی بعد مثبت و منفی آن را در نظر بگیرد و حتی الامکان از بذله گویی بپرهیزد که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. زیرا اگر کسی زندگی خود را با شوخی و بذله گویی سپری کند و در مزاح کردن به حد افراط کشیده شود به تدریج در اثر عادت به مزاح در برخورد با مسائل جدّی نیز جدی نخواهد بود و کسی که در زندگی و در برابر وظایف خود احساس مسئولیت نکند نمی تواند به حال خود و اجتماع مفید باشد.
بدیهی است کسی که روح شوخی و مزاح بر او غلبه کند حسّ واقع بینی را از دست می دهد و آن گونه که باید حقایق را درک نمی کند و دیگران نیز مطالب او را جدّی تلقّی نمی کنند.
آنچه از مجموعه روایات ائمه معصومین علیهم السلام استفاده می شود این است که مزاح و شوخی تا حدی مطلوب است زیرا پیشوایان دینی ما به طور مطلق از مزاح نهی نکرده اند بلکه شوخ طبعی را به طور نسبی و در شرایط خاص ستوده اند و حتی خود آن بزرگواران گاهی مزاح می کردند، چنانکه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
«إنّی لأمزح و لاأقول إلا حقّا؛ من مزاح می کنم ولی سخنی جز حق نمی گویم».
از دلیل های این مطلب این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مواردی شوخی های لطیفی انجام می داده است. از جمله:
آن پیرزن با شنیدن این جمله به گریه افتاد. پیامبر فرمود: "انک لست یومئذ بعجوز"؛ تو در آن روز پیرزن نخواهی بود.
بنابراین، انسان باید مالک زبان خود باشد و هنگام مزاح و شوخی بعد مثبت و منفی آن را در نظر بگیرد و حتی الامکان از بذله گویی بپرهیزد که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. زیرا اگر کسی زندگی خود را با شوخی و بذله گویی سپری کند و در مزاح کردن به حد افراط کشیده شود به تدریج در اثر عادت به مزاح در برخورد با مسائل جدّی نیز جدی نخواهد بود و کسی که در زندگی و در برابر وظایف خود احساس مسئولیت نکند نمی تواند به حال خود و اجتماع مفید باشد.
بدیهی است کسی که روح شوخی و مزاح بر او غلبه کند حسّ واقع بینی را از دست می دهد و آن گونه که باید حقایق را درک نمی کند و دیگران نیز مطالب او را جدّی تلقّی نمی کنند.
آنچه از مجموعه روایات ائمه معصومین علیهم السلام استفاده می شود این است که مزاح و شوخی تا حدی مطلوب است زیرا پیشوایان دینی ما به طور مطلق از مزاح نهی نکرده اند بلکه شوخ طبعی را به طور نسبی و در شرایط خاص ستوده اند و حتی خود آن بزرگواران گاهی مزاح می کردند، چنانکه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
«إنّی لأمزح و لاأقول إلا حقّا؛ من مزاح می کنم ولی سخنی جز حق نمی گویم».
از دلیل های این مطلب این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مواردی شوخی های لطیفی انجام می داده است. از جمله:
آن پیرزن با شنیدن این جمله به گریه افتاد. پیامبر فرمود: "انک لست یومئذ بعجوز"؛ تو در آن روز پیرزن نخواهی بود.
wikiahlb: بذله_گویی