بذل مساعی کردن

مترادف ها

bend (فعل)
منحرف کردن، کوشش کردن، برگشتن، خم شدن، تعظیم کردن، خم کردن، خمیدن، کج کردن، دولا کردن، بذل مساعی کردن

فارسی به عربی

انحناء

پیشنهاد کاربران

بپرس