بذاء. [ ب ِ ] ( ع مص ) با یکدیگر فحش گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). مباذات. ( از منتهی الارب ). نابکار گفتن. ( المصادر زوزنی ). بیهوده گفتن. بیهوده گوی شدن. بذأت. ( یادداشت مؤلف ).بذاء. [ ب َ ] ( ع اِمص ) فحش در گفتار. ( از معجم متن اللغة ). فحش گفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). بدزبانی. فحش. کلام قبیح. هرزه. ( یادداشت مؤلف ).