بدپدر. [ ب َ پ ِ دَ ] ( اِ مرکب ) ناپدری.( ناظم الاطباء ) ( از شعوری ج 1 ورق 162 ) : گریان شده ست بی تو چو پیوسته بخت و ملک همچون یتیم طفل که در دست بدپدر.شمس فخری ( از شعوری ).