بدون درنگ

جدول کلمات

زود, سریع

پیشنهاد کاربران

الساعه
( ناآمده ) ناآمده. [ م َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب )
اندک توقف داشته. درنگ اندک کرده. درنگ ناکرده :
ناآمده رفتن این چه ساز است
ناکشته درودن این چه راز است.
نظامی.
هرچه زودتر، سریع، فورا، بلافاصله
زود, سریع، تند، آنی، فورا، فوری

بپرس