بدنهادی
مترادف بدنهادی: بداصلی، بدذاتی، بدسرشتی، بدطینتی، بدگوهری دژنهادی
متضاد بدنهادی: نیک نهادی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
شرارت، بدخواهی، بدسگالی، بدنهادی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید