دیکشنری
مترجم
بپرس
بدنسل
مترادف بدنسل
: بداصل، بدنژاد ، حرامزاده، خطا زاده، والدالزنا ، بدذات، بدسرشت، بدگوهر، بدنهاد
متضاد بدنسل
: نژاده، حلال زاده، نیک نهاد، نیک سرشت
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بدنسل. [ ب َ ن َ ] ( ص مرکب ) بداصل. حرام زاده. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - بد نژاد بداصل . ۲ - حرامزاده. ۳ - بد ذات بد نهاد بد سرشت .
فرهنگ معین
(بَ. نَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. )بدنژاد، بد اصل .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها