دیکشنری
مترجم
بپرس
بدمظنه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بدمظنه. [ ب َ م َ ظَن ْ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) بدگمان و غیرمعتمد و سؤظن دار. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - ژنکه سوئ ظن دارد بدگمان بد ظن . ۲ - غیر معتمد نا استوار.
فرهنگ معین
( ~. مَ ظَ نِّ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) بدگمان ، بدظن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها