بدمزه

/badmazze/

مترادف بدمزه: بدطعم

متضاد بدمزه: خوش طعم، خوش مزه

معنی انگلیسی:
brackish, briny, disagreeable, distasteful, nasty

لغت نامه دهخدا

بدمزه. [ ب َ م َ زَ / زِ / ب َ م َزْ زَ / زِ ] ( ص مرکب ) بدطعم. ( ناظم الاطباء ). کریه الطعم. ( یادداشت مؤلف ). || چیزی که گوارا نباشد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بد طعم . ۲ - چیزی که گوارا نباشد .

فرهنگ عمید

بدطعم، آنچه مزۀ بد داشته باشد.

واژه نامه بختیاریکا

مَخهرا

دانشنامه عمومی

«بدمزه» ( انگلیسی: Bad Taste ) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی و کمدی ترسناک به کارگردانی پیتر جکسون است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد.
عکس بدمزه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

unsavory (صفت)
بی مزه، بد مزه، ناگوار، ناخوش آیند، بد بو، نا مشروع

brackish (صفت)
شورمزه، بد مزه

فارسی به عربی

مالح

پیشنهاد کاربران

بپرس