بدمزاج


معنی انگلیسی:
cachectic peevish

لغت نامه دهخدا

بدمزاج. [ ب َ م َ ] ( ص مرکب ) تندخو و کژخلق. ( ناظم الاطباء ). || ترشرو. عبوس. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - تند خوی کج خلق . ۲ - ترشرو عبوس .

پیشنهاد کاربران

بپرس