دیکشنری
مترجم
بپرس
بدساخت
/badsAxt/
معنی انگلیسی
:
awkward
,
bad
,
homely
,
shoddy
,
tinny
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بدساخت. [ ب َ ] ( ص مرکب / ن مف مرکب ) بد ساخته شده. نیکو ساخته نشده. بدساز. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) بد ساخته شده بد ساز مقابل خوش ساخت .
فرهنگ عمید
بدساخته، بدساخته شده.
مترادف ها
shoddy
(صفت)
پست، جازده، جنس بنجل، بدساخت، کالای تقلبی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها