بدرستی. [ ب ِ دُ رُ ] ( ق مرکب ) بتحقیق و هرآینه. ( آنندراج ). بتحقیق. همانا. این کلمه در ترجمه اِن َّ و اَن َّ عربی استعمال شود و پس از آن «که » آید. ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). قد. ان . ( ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ).
فرهنگ فارسی
بتحقیق همانا. توضیح این کلمه در ترجم. ( ان ) و ( ان ) ( بتشدید نون ) عربی استعمال شود و پس از آن ( که ) آید .
مترادف ها
exactly(قید)
عینا، یکسره، کاملا، بدرستی، بکلی، چنین است
truly(قید)
راست، بدرستی، صادقانه، براستی، بطور قانونی، باشرافت، بخوبی، با حقیقت