دیکشنری
مترجم
بپرس
بدرزق
مترادف بدرزق
: تنگ روزی، بدروزی ، تنگدست، فقیر، ندار
متضاد بدرزق
: فراخ روزی، ثروتمند، دارا، غنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بدرزق. [ ب َ رِ ] ( ص مرکب ) نامقبول و ناپسند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه روزی او بدشواری رسد بد روزی . ۲ - نامقبول ناپسند .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها