بدرزق


مترادف بدرزق: تنگ روزی، بدروزی ، تنگدست، فقیر، ندار

متضاد بدرزق: فراخ روزی، ثروتمند، دارا، غنی

لغت نامه دهخدا

بدرزق. [ ب َ رِ ] ( ص مرکب ) نامقبول و ناپسند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه روزی او بدشواری رسد بد روزی . ۲ - نامقبول ناپسند .

پیشنهاد کاربران

بپرس