دیکشنری
مترجم
بپرس
بدراهی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بدراهی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) گمراهی.
فرهنگ فارسی
گمراهی .
فرهنگ عمید
۱. بدراه بودن.
۲. به راه خطا رفتن.
مترادف ها
perversion
(اسم)
انحراف، بدراهی، انحراف جنسی یا اخلاقی
perversity
(اسم)
انحراف، بدراهی، کژی، منحرف بودن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها