[ویکی فقه] بَدْرُالدّین ِ کِشْمیری ، عبدالسلام بن ابراهیم حسینی ، متخلص به «بدری »، از شاعران پارسی گوی شبه قاره هند و معاصر و ستایشگر عبدالله خان دوم ، پادشاه معروف ازبک (سل ۹۹۱-۱۰۰۶ق /۱۵۸۳- ۱۵۹۷م ) بود.
در هیچ یک از تذکره ها و جُنگهای ادبی آن روزگار شبه قاره ، سخنی از بدرالدین در میان نیست . از این رو، آگاهی ما از زندگی او منحصر به شرح حالی مختصر است که او خود در دیباچه دو منظومه ظفرنامه و اسکندرنامه ، یا قصه ذوالقرنین درباره خود، نگاشته است . میرزایف سال و محل تولد وی را ۹۶۱ق /۱۵۵۴م در کشمیر ذکر کرده ، در حالی که منزوی به نقل از دیباچه ای که بدرالدین بر سراج الصالحین خود نگاشته است ، می گوید: وی در ۹۶۰ق به قصد دیدار شمس الدین یونس محمدصوفی مروی ، به مرو رفت . به همین سبب ، تاریخ داده شده برای سال تولد وی درست نمی نماید. می گویند: در جوانی طریقت نقشبندیه را برگزید؛ از این رو، رهسپار بخارا شد و در سلک مریدان خواجه محمد اسلام و پسرش خواجه سعیدالدین سعد درآمد، و حتی پس از درگذشت خواجه سعد نیز باقی عمر را با فرزندان او در همان شهر گذراند.
سبب روی آوردن به شعر
در سبب روی آوردن بدرالدین به شاعری گویند که وی به اشارت خواجه محمد به سرودن شعر پرداخت و قصایدی در ستایش او و فرزندانش سرود. ظاهراً بدرالدین چندی بعد شاعری را رها کرد، اما چنانکه او خود در مقدمه ظفرنامه گوید: در ربیع الاول ۹۸۷/مه ۱۵۷۹، پس از آنکه مرشد خود را به خواب دید، دوباره به شاعری روی آورد.
ارادت به عبدالله خان دوم
گویا وی به عبدالله خان دوم که خود ادیب و ادیب پرور بود، سخت ارادت می ورزید، چه ، برخی از آثار خود را به او تقدیم داشته است . عبدالله خان در ۹۸۶ق سمرقند را به تصرف خود درآورده بود کتاب سراج الصالحین بدرالدین نیز در همین سال به نام عبدالله خان دوم نگاشته شده است . بی مناسبت نیست اگر شاعر کتاب خویش را به همین سبب به فاتح سمرقند تقدیم کرده باشد.
سبک اشعار بدرالدین
...
در هیچ یک از تذکره ها و جُنگهای ادبی آن روزگار شبه قاره ، سخنی از بدرالدین در میان نیست . از این رو، آگاهی ما از زندگی او منحصر به شرح حالی مختصر است که او خود در دیباچه دو منظومه ظفرنامه و اسکندرنامه ، یا قصه ذوالقرنین درباره خود، نگاشته است . میرزایف سال و محل تولد وی را ۹۶۱ق /۱۵۵۴م در کشمیر ذکر کرده ، در حالی که منزوی به نقل از دیباچه ای که بدرالدین بر سراج الصالحین خود نگاشته است ، می گوید: وی در ۹۶۰ق به قصد دیدار شمس الدین یونس محمدصوفی مروی ، به مرو رفت . به همین سبب ، تاریخ داده شده برای سال تولد وی درست نمی نماید. می گویند: در جوانی طریقت نقشبندیه را برگزید؛ از این رو، رهسپار بخارا شد و در سلک مریدان خواجه محمد اسلام و پسرش خواجه سعیدالدین سعد درآمد، و حتی پس از درگذشت خواجه سعد نیز باقی عمر را با فرزندان او در همان شهر گذراند.
سبب روی آوردن به شعر
در سبب روی آوردن بدرالدین به شاعری گویند که وی به اشارت خواجه محمد به سرودن شعر پرداخت و قصایدی در ستایش او و فرزندانش سرود. ظاهراً بدرالدین چندی بعد شاعری را رها کرد، اما چنانکه او خود در مقدمه ظفرنامه گوید: در ربیع الاول ۹۸۷/مه ۱۵۷۹، پس از آنکه مرشد خود را به خواب دید، دوباره به شاعری روی آورد.
ارادت به عبدالله خان دوم
گویا وی به عبدالله خان دوم که خود ادیب و ادیب پرور بود، سخت ارادت می ورزید، چه ، برخی از آثار خود را به او تقدیم داشته است . عبدالله خان در ۹۸۶ق سمرقند را به تصرف خود درآورده بود کتاب سراج الصالحین بدرالدین نیز در همین سال به نام عبدالله خان دوم نگاشته شده است . بی مناسبت نیست اگر شاعر کتاب خویش را به همین سبب به فاتح سمرقند تقدیم کرده باشد.
سبک اشعار بدرالدین
...
wikifeqh: عبدالسلام _بن _ابراهیم _حسینی