بَدرِ جاجَرمی، بدرالدین ( ـ اصفهان ۶۸۶ق)
(یا: بدرالدین جاجرمی) شاعر ایرانی. در جاجرم به دنیا آمد. در جوانی از خراسان به اصفهان رفت. ستایشگر خاندان جوینی، به ویژه شمس الدین و پسرش بهاءالدین محمد جوینی حاکم اصفهان (۶۴۸ـ۶۷۸ق)، بود و در همان روزگار لقب ملک الشعرایی یافت. بدر از شاگردان مجد همگر شیرازی و با امامی هروی دوست بود. قصایدش آکنده از صنایع شعری و غالباً عاری از لطافت و سبک آن ها متأثر از شعر شاعران خراسان است. وی دیوانی کمابیش در ۴هزار بیت از قصیده، غزل، قطعه و رباعی داشته که گویا ازمیان رفته است، اما پسرش، محمد، بسیاری از اشعار پدر را در مونِس الاَحرار فی دَقایق الاَشعار آورده است. از دیگر آثارش: ترجمۀ قصیدۀ نونیۀ ابوالفتح بستی در نکوهش دنیا که آن را از عربی به فارسی برگرداند؛ اختلاجات اعضا/اختلاج رساله ای منظوم در حدود ۲۲۰ بیت در اختلاجات، دربارۀ جهیدن برخی از اندام ها و اعضای بدن همراه با پیشگویی بر پایۀ آن ها. در پاره ای از نسخه ها آمیخته به نثر است؛ اختیارات قمر که قصیده ای در ۳۲ بیت است.
(یا: بدرالدین جاجرمی) شاعر ایرانی. در جاجرم به دنیا آمد. در جوانی از خراسان به اصفهان رفت. ستایشگر خاندان جوینی، به ویژه شمس الدین و پسرش بهاءالدین محمد جوینی حاکم اصفهان (۶۴۸ـ۶۷۸ق)، بود و در همان روزگار لقب ملک الشعرایی یافت. بدر از شاگردان مجد همگر شیرازی و با امامی هروی دوست بود. قصایدش آکنده از صنایع شعری و غالباً عاری از لطافت و سبک آن ها متأثر از شعر شاعران خراسان است. وی دیوانی کمابیش در ۴هزار بیت از قصیده، غزل، قطعه و رباعی داشته که گویا ازمیان رفته است، اما پسرش، محمد، بسیاری از اشعار پدر را در مونِس الاَحرار فی دَقایق الاَشعار آورده است. از دیگر آثارش: ترجمۀ قصیدۀ نونیۀ ابوالفتح بستی در نکوهش دنیا که آن را از عربی به فارسی برگرداند؛ اختلاجات اعضا/اختلاج رساله ای منظوم در حدود ۲۲۰ بیت در اختلاجات، دربارۀ جهیدن برخی از اندام ها و اعضای بدن همراه با پیشگویی بر پایۀ آن ها. در پاره ای از نسخه ها آمیخته به نثر است؛ اختیارات قمر که قصیده ای در ۳۲ بیت است.