مترادف بدخواهی: بداندیشی، بدکرداری، حسدورزی، رشکینی ، خباثت، خبث، بدجنسی، بدنهادی، غرض ورزی
متضاد بدخواهی: نیک خواهی، خیرخواهی
معنی انگلیسی:
envy, ill will, malevolence, malice, malignity, rancor, rancour, spleen, venom, virulence, grudge, spite, malevolence