بدامن کسی معلق شدن

پیشنهاد کاربران

بدامن کسی معلق شدن ؛ سر سپردن باو. تسلیم او شدن. چنگ در دامن وی زدن. امید بدو بستن :
ابلیس برید از آن علاقت
کو گشت بدامنش معلق.
ناصرخسرو.

بپرس