بداقبال

/badeqbAl/

مترادف بداقبال: ادبار، بداختر، بدبخت، بدشانس، بدطالع، بی دولت، تیره بخت، تیره روز، شوربخت، نگون بخت

متضاد بداقبال: خوش اقبال، خوش شانس

لغت نامه دهخدا

بداقبال. [ ب َ اِ ] ( ص مرکب ) بدبخت. تیره بخت. مقابل خوش اقبال.

فرهنگ فارسی

بدبخت تیره بخت .

مترادف ها

unhappy (صفت)
ناکام، بد بخت، مستمند، نامراد، شوربخت، بداقبال

فارسی به عربی

حزین

پیشنهاد کاربران

جمله با بداقبال
شوم اختر. [ اَ ت َ ] ( ص مرکب ) بداختر. بدبخت. شقی. بداقبال :
نرست از او بره اندر مگر کسی که بماند
نهفته زیر خسی چون بهیم شوم اختر.
فرخی.
هرکه ز ایزد سیم و زر جوید ثواب
بدنشان و بیهش و شوم اختر است.
ناصرخسرو.

بپرس