بدگواری. [ ب َ گ ُ ] ( حامص مرکب ) سوءهضم. ( یادداشت مؤلف ). بدطعمی. بدبویی : کباب دل دشمنان ترانبویند از بدگواری کلاب.سوزنی.و رجوع به گواریدن شود.
indigestion (اسم)سوء هاضمه، بد گواری، دیر هضمی، رودلdyspepsia (اسم)سوء هاضمه، عدم هضم، اختلال هضم، بدی گوارش، بد گواری