بدلعابی. [ ب َ ل ُ ] ( حامص مرکب ) سؤسلوک. بدرفتاری. بدمعاملگی. رفتاری خشن. رفتاری که قصد و نیت نیکو در آن نباشد. ( از یادداشتهای مؤلف ).- بدلعابی کردن ؛ بدسلوکی و بدخلقی. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).