بد دهانی


مترادف بد دهانی: دشنام، سب، سخط، فحش، ناسزا، بددهنی، ناسزاگویی، دشنام گویی، فحاشی

معنی انگلیسی:
scurrility, vulgarity

فرهنگ فارسی

عمل بد دهن فحش ناسزا .

فرهنگ عمید

بددهان بودن.

پیشنهاد کاربران

بپرس