( بدآغال ) بدآغال. [ب َ ] ( ص مرکب ) بَداغُور. بَداُغُر. شوم. بی یمن. بدشگون. بی میمنت. بدآغاز. ( یادداشت مؤلف ) : چو کلاژه همه دزدند و رباینده چو خادهمه چون بوم بدآغال و چو دمنه محتال .معروفی ( از فرهنگ اسدی از یادداشت مؤلف ).