بخورک

لغت نامه دهخدا

بخورک. [ ب ُ رَ ] ( اِ ) ارژن. ( فرهنگ فارسی معین ). نامی است که در شیراز به ارژن دهند. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به ارژن شود. || بادام کوهی. ( یادداشت مؤلف ). نامی است که در فارس به بادام دهند. ( از جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 227 ). رجوع به ارزن و ارجان و بادام شود. || مغز هسته تلخ که شیرین کنند. ( یادداشت مؤلف ) .

واژه نامه بختیاریکا

ارزِن

پیشنهاد کاربران

بپرس