بخود سپردن. [ب ِ خوَدْ / خُدْ س ِ پ ُ دَ ] ( مص مرکب ) اعتماد داشتن خواه بخود، خواه بدیگری. ( از آنندراج ) : بود شهره دنیا به بی اعتباری چرا اینقدرها به او می سپاری ؟مخلص کاشی ( از آنندراج ).آنقدرها که سپرده ست بخود خصم دغل غیر خود را عجبی نیست نگیرد بحساب.محسن تأثیر ( از آنندراج ).