بخوبر

/boxowbor/

مترادف بخوبر: بخوبریده، سرکش، طاغی، دغل، دغا، حیله گر، محیل

فرهنگ معین

(بُ خُ. بُ ) (ص . ) حقه باز، بدکار.

فرهنگ عمید

حقه باز و کهنه کار، رند.

پیشنهاد کاربران

بُخوبُر : دزدی که حلقهٔ دست و پای چارپایان را می گشاید و آن ها را می رباید.

بپرس