بخنویدن

لغت نامه دهخدا

بخنویدن. [ ب َ ن َ دَ ] ( مص ) رعد کردن و تندر زدن. ( آنندراج ). غریدن رعد و زدن برق. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس