بخنورور. [ ب َ نوز وَ ] ( ص مرکب ) رعددار. دارای رعد : عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من ابر بهارگاهی و بخنورور مطر .( از یادداشت مؤلف ).و رجوع به بخنو شود.