بخشیاب همدار


معنی انگلیسی:
common factor, common divisor

پیشنهاد کاربران

"هم بخشیاب" به جای مقسوم علیه مشترک
این واژه های دراز و بیهوده تازی را باید از زبان ارجمند پارسی دور ریخت.

بپرس