بخسلوس

لغت نامه دهخدا

بخسلوس. [ ب َ س ِ ] ( اِخ ) نام پادشاهی ( در داستان وامق و عذرا ) که عذرا را بقهر و تعدی و عنف برده بود. ( از برهان قاطع ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ سروری ) :
یکی شاه بد نام او بخسلوس
که با حیله و رنگ بود و فسوس.
عنصری.
حال اصحاب کهف و دقیانوس
قصه بخسلوس و شهر فسوس.
سنایی.

پیشنهاد کاربران

بپرس