بخریدن

لغت نامه دهخدا

بخریدن. [ ب َ / ب ُ دَ ] ( مص ) بخردن. مصروع شدن. || بخردن. زاریدن.بخود پیچیدن از رنج و درد. ( ناظم الاطباء ). || به معنی الصبیان عربی است. ( از فرهنگ شعوری ).

فرهنگ فارسی

بخردن زاریدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس