بختکان

لغت نامه دهخدا

بختکان. [ ب ُ ] ( اِخ ) بختگان. نام پدر بزرجمهر: ابتداء کلیله و دمنه و هو من کلام بزرجمهر بختکان. ( کلیله و دمنه ). و رجوع به بزرجمهر شود.

بختکان. [ ب َ ]( اِخ ) نام دریاچه ای در فارس. رجوع به بختگان شود.

فرهنگ فارسی

نام دریاچه ای در فارس .

پیشنهاد کاربران

بختکان روستایی است در حاشیه جاده ی باغ ملک ابوالعباس و از توابع باغملک هست

بپرس