بختن

لغت نامه دهخدا

بختن. [ ب ُ ت َ ] ( مص ) ( پهلوی و مصدر دوم آن بزشن ). رهائی بخشیدن و نجات دادن. رستگاری بخشیدن. و از این مصدر است نامهای سبخت ، چهاربخت ، مرابخت ، بختیشوع ، یشوع بخت ، سی بخت ، هفتان بخت و مهبزد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

رهائی بخشیدن نجات دادن .

گویش مازنی

/baKhoten/ بی حس شدن بخشی از تن بر اثر نرسیدن خون - خوابیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس