بخاطر سپردن

مترادف ها

note (فعل)
توجه کردن، ذکر کردن، یادداشت کردن، ملاحظه کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، تذکاریه یادداشت کردن، نوت موسیقی نوشتن

memorize (فعل)
از بر کردن، حفظ کردن، بخاطر سپردن، یاد سپردن

فارسی به عربی

استظهر

پیشنهاد کاربران

بپرس