what withDue to; because of; taking ( something ) into consideration ( used typically to introduce several causes of something ) What with the children being at home and my parents coming to stay, I have too much to do
... [مشاهده متن کامل]
The Smiths find it difficult to manage financially, what with Mr. Smith losing his job and Mrs. Smith being too ill to work
واسه - vāseye - : بخاطره، برای
بخاطر تو اینکارو کردم
واسه تو اینکارو کردم
واژه بخاطر عربی نیست بلکه پارسی است چون در عربی می شود لأن در ترکی می شود ��nk� این واژه یعنی بخاطر صد درصد پارسی است.
زِ
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفل ها
حافظ
بر اثر ، به دلیل ، به علت
نوشتار 'به خاطر' صحیح تر هست.
به حساب، با ملاحظه ی ، با توجه به
on the basis of something
on the score of
از سَرِ /ز سَرِ ؛ از روی. بسبب. بخاطر :
لقمه ای چند از سر اشتها تناول کرد. ( سعدی ) .
نظر خدای بینان ز سر هوا نباشد
سفر نیازمندان ز سر خطا نباشد.
سعدی.
این سخن از سر دردیست که من میگویم.
... [مشاهده متن کامل]
اوحدی.
حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آنجا نکنی.
حافظ.
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت.
حافظ.
by virtue of ( something )
به موجب / بموجب . . . . . . . . . . . .
به مناسبت
به سبب . . . . . . . . . .
در نتیجهٔ . . . . . . . . . .
محض خاطر. . . . . .
در گویش سیستانی به جای بخاطر می گویند وسیهvasiaeبه مانند وسیه توای کاربکردو
Beacuse of
همانگونه ک پیداست بهترین و زیبنده ترین جایگزین و برابر برای بخاطر همان بهر و از بهر میباشد و امیدوارم همه ایرانیان تلاش خود را در راستای بکاربری این واژه زیبا بکاربرند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)