بخاردار


معنی انگلیسی:
vaporous, steamy, steamy

مترادف ها

humid (صفت)
ابدار، نمناک، مرطوب، تر، بخاردار، نمدار

vaporous (صفت)
پوچ، بی اساس، بخاردار، مانند بخار

fumy (صفت)
بخاردار، دود دار

vapoury (صفت)
بخاردار، شبیه بخار، بخار مانند، بخارالود، بخاروار

فارسی به عربی

رطب

پیشنهاد کاربران

بپرس