بخار پس دادن

مترادف ها

transpire (فعل)
روی دادن، فاش شدن، نشر کردن، بیرون آمدن، نفوذ کردن، رخنه کردن، بخار پس دادن، فرا تراویدن

پیشنهاد کاربران

بپرس