بخات

لغت نامه دهخدا

بخات. [ ب ُ ] ( ع اِ ) شتران. ج ِ بختی. ( یادداشت مؤلف ).

بخات. [ ب َخ ْ خا ] ( ع ص ، اِ ) گردآورنده شتران بختی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گرد آورنده شتران بختی .

پیشنهاد کاربران

بُخات در عربی به معنای جمع بَخت و خوبی است.
این نام ایضا نام عشیره ای از سادات موسوی به نام"سادات بُخات" است که در عراق، خوزستان و ایلام ساکن هستند. افراد این عشیره نام خانوادگی بُخات را برای خود برگزیده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

بعضا به دلیل جابجایی نقطه های بخات در خط نستعلیق شناسنامه به برخی از آنان نِجات گفته میشود.
روستایی به نام همین سادات"سادات بخات نجات" در شهرستان کرخه خوزستان وجود دارد.

بُخات در زبان عربی به معنای جمع بَخت است.
همچنین این اسم نام عشیره ای از سادات موسوی به نام" سادات بُخات" است که در عراق، خوزستان، ایلام نیز حضور دارند.
بعضا بدلیل اشتباه تایپی و جابجایی نقطه ها به بعضی از آنها نِجات نیز گفته میشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

این عشیره روستایی در خوزستان هم به نام خود دارد روستای"سادات بُخات نِجات"

بپرس