که فردا چو پیک اجل دررسد
بحکم ضرورت زبان درکشی.
سعدی ( گلستان ).
و لشکر سلطان مغلوب ، بحکم آنکه ملاذی منیع از قله کوهی به دست آورده بودند. ( گلستان سعدی ). باری بحکم تفرج با تنی چند از خاصان به مصلای شیراز بیرون رفت. ( گلستان سعدی ). || به زور. به اجبار. ( ناظم الاطباء ). || به طفیل. ( آنندراج ). و رجوع به «حکم » شود.